راهی برای خانهدار شدن در تورنتو؛ روایت روزنامهنگار مهاجر از مسیر ۸ سالهای که او طی کرده تا بتواند با پیشخرید کاندو، در تورنتو صاحب خانه شود
املاک و مستغلات به دلیل ارتباط عاطفی افراد با خانهها و مکانهای زندگیشان، یک مقوله احساسی هستند. خانهها تنها سازههای فیزیکی نیستند، بلکه مکانهایی هستند که خاطرات، تجربیات و روابط خانوادگی و اجتماعی در آنها شکل میگیرد. به همین دلیل، تصمیمات مربوط به خرید، فروش یا اجاره ملک میتواند بسیار احساسی و تأثیرگذار باشد.
در این مطلب خانم Andrea Yu، یک روزنامهنگار فریلنسر ساکن تورنتو به رابطه خود با مقوله مسکن از زمانی که در تورنتو مستقل زندگی کرده پرداخته است.
او در این مقاله که در روزنامه تورنتو استار منتشر شده، همچنین مسیری که خود طی کرده برای اینکه بتواند در شهر تورنتو صاحب خانه شود را شرح داده است.
خانم Andrea Yu، از نسل مهاجران است و برای گلوب اند میل، تورنتو لایف، تورنتو استار و Maclean’s مینویسد. خلاصهای از مطلب او را میخوانید.
پاییز سال ۲۰۱۲، من تازه از یک دوره ۴ ساله کار در هنگ کنگ بازگشته بودم و رایگان در خانه مادرم در نیومارکت زندگی میکردم. من برای رفتن به شغل موقتی که ساعتی ۱۲ دلار پرداخت میکرد، دو ساعت را در راه بودم.
آن زمان بود که من اولین اتاقم را در تورنتو اجاره کردم. آپارتمان دوخوابهای در Trinity Bellwoods که در Craigslist پیدا کرده بودم و اجارهاش را با چانهزنی از ۷۰۰ به ۶۵۰ دلار پایین آورده بودم. هماتاقیام یک رقصنده و آرتیست در دهه سوم زندگیاش بود.
اجارهی این اتاق اولین قدم در مسیر سکونت من در تورنتو بود که هشت سال بعد، در ۲۰۲۰، به خریدن یک کاندو منتهی شد.
با بزرگتر شدن شبکهی روابطم در داونتاون، متوجه شدم که دوست یکی از دوستانم برای آپارتمان سهخوابهشان در High Park، دنبال همخانهای میگردد. این اتاق با ۵۷۷ دلار اجاره، هم ارزانتر بود و هم در منطقهی آرامتری قرار داشت. فضای بزرگتری هم برای زندگی داشت.
طی یک سالی که در High Park بودم، توانستم شغل تماموقتی به عنوان کپیرایتر پیدا کنم و در پاییز ۲۰۱۳، آنقدر به خودم اعتماد پیدا کردم که با هزار دلار بودجهی ماهانه، دنبال جایی برای اجاره برای خودم بگردم.
سرانجام استودیویی با زیربنای ۳۰۰ فوت مربع در Christie Pits پیدا کردم که اجارهاش، با همهی هزینههای اضافی دیگر، ۸۷۵ دلار در ماه بود.
اما دیوارهای داخلی واحد من آنقدر نازک بود که صدای راه رفتن همسایههای بالا و صدای سرفه و عطسهی همسایههای طبقهی پایین را میشنیدم. ولی ارزشش را داشت، چون اجارهاش پایین بود و میتوانستم پسانداز کنم.
سال ۲۰۱۴ شغل تماموقتم را رها کردم و به فریلنسری رو آوردم و درآمدم بیشتر شد. توانستم پول بیشتری پسانداز کنم و سرانجام، در پاییز ۲۰۲۰، آنقدر جمع کرده بودم که برای پیشپرداخت یک کاندوی یکخوابه در یک پروژه در حال ساخت کافی باشد؛ بدون اینکه شریک داشته باشم و یا بخواهم از خانواده کمک بگیرم.
قطعا شرایط اکنون بسیار متفاوت است ولی فکر میکنم اگر راهی برای خانهدار شدن وجود داشته باشد، همین راه است؛ اگرچه شرایط بهویژه برای جوانان دشوارتر شده است.
البته برخی طرحهای محلی هم هست که در این مسیر امیدبخش است. تعدادی نهادهای غیرانتفاعی موسوم به Land Trusts در محلههایی مانند Kensington Market، چایناتاون و Parkdale در حال خرید ملکهای کوچک مسکونی و چندکاربری هستند تا اجارهها را پایین نگه دارند. ما باید از این سازمانها حمایت کنیم.